۱۳۹۳ بهمن ۵, یکشنبه

قسمت مختصری از اصول اعتقادی دیانت بهایی(2)

حضرت بهاءالله در یکی از آثارشان می فرمایند:
"مقام انسان بزرگ است اگر به حق و راستی تمسک نماید و بر امر ثابت و راسخ باشد..." 

از بارزه های مهم دیانت بهایی توجه به مقام انسان می باشد به طوریکه در آن به صراحت عالم را به سه رتبه: عالم حق (خداوند)، عالم امر(مظاهر ظهور الهی یا همان پیامبران) و عالم خلق(انسان ها) طبقه بندی میکند. نکته حائز اهمیت اینست که بهاییان معتقدند رابط بین انسان و خداوند فقط مظاهر ظهور الهی هستد و همانطور که در مطالب قبل ذکر شد، توسط خداوند برای هدایت بشر در زمان های مقرر ظهور می کنند. یکی از نعمت هایی که به جرات آن را نعمت می نامم این است که در دیانت بهایی مابین انسان و مظهر امر الهی رتبه دیگری در نظر گرفته نشده و در این آیین شغل دینی یا روحانی یا کسی که نزد خداوند مقامی بالاتر از انسان داشته باشد به جز مظهر ظهورکسی نیست. که شاید همین امر باعث بسیاری از مخالفت ها با این دین شده چون تمام راههایی که به کسب درآمد و مقام مذهبی منتهی می شوند صراحتاً توسط بنیانگذار آن یعنی حضرت بهاءالله مسدود شده.
متاسفانه دردنیای امروزی دین دست آویز مقام و ثروت بعضی از انسان ها شده به طوری که حاضرند روی حقیقت را به هر وسیله ای بپوشانند یا با انتشار عقاید و اطلاعات غلط یا با پایین آوردن شأن انسانی بطوریکه انسان ها دایماً منتظرباشند تا کسی برایشان درست را از غلط تشخیص دهد و بدین گونه قوه تشخیص را از انسانها گرفته اند. شاید به همین دلیل بسیاری از افراد را می بینیم که از دین فراری شده اند.

اگر کسی در مورد دیانت اسلام تحقیق می کند، نمی تواند حقیقت اسلام را از یک کشیش مسیحی جویا شود و بلعکس این ماجرا نیز به همین گونه است... باید نور را از منبع آن یعنی خورشید طلب نمود...
از تعالیم بهاءالله برای عالم بشر "تحری حقیقت" است یعنی هر شخصی باید خود به دنبال حقیقت برود و آن را بیابد آیا حقیقت همه ادیان با هم برابر نیست؟
اصل و منشاء تمام ادیان آداب الهی است، کسب فضایل انسانی است، تربیت عموم بشر است، نورانیت آسمانی است، اعمال پسندیده است، اخلاق رحمانی است، محبت است، خدمت به همه نوع بشر است، وحدت و یگانگی عالم انسانی است.
یکی دیگر از موانع در تحری حقیقت ، تعصبات جاهلیه می باشد... البته نباید تعصبات جاهلیه را با غیرت اشتباه گرفت. از موارد تعصبات که امروزه مانع رسیدن به حقیقت است ، تعصب نژادیست، تعصب جنسیتی است، تعصب دینی و مذهبی است.. همانطور که گفتیم باید فرق بین تعصب و تقالید و خرافات و حقیقت را تشخیص دهیم.. 
برای رسیدن به حقیقت، وحدت و یگانگی لازم است.
حضرت بهاءالله می فرمایند :
"ای اهل عالم سراپرده یگانگی بلند شد به چشم بیگانگان یکدیگر را مبینید، همه بارِ یِک دارید و برگ یک شاخسار"
بهاییان اهل عالم را برگ و بار یک شاخسار می بینند با چنبن دیدی دنیای رنگارنگ با اقوام و قبایل و ملل و افکار مختلف چه زیباست.

"انسان را بمثابه معدن که داری احجار کریمه است مشاهده نما
به تربیت جواهر آن به عرصه شهود آید و عالم انسانی از آن منتفع گردد"


از جمله آموزه های بهاییان این است:
"فکر جنگ را با فکر قوی تر صلح مقاومت کنید. فکر نفرت را با فکر قوی تر عشق مقابله نمایید."

به امید روزی که بر افکار خودپسندانه غالب شویم و دیگران را همان گونه که هستند دوست بداریم... 




۱۳۹۳ بهمن ۱, چهارشنبه

قسمت مختصری از اصول اعتقادی دیانت بهایی(1)

همانطور که در اولین مطلب در مورد آیین بهایی خواندیم ، پیروان این آیین معتقد به استمرار ادیان هستند، یعنی بهاییان معتقد نیستند که حضرت بهاالله آخرین فرستاده خدا برای همه دوران و دین بهایی آخرین دین برای همیشه است بلکه معتقدند که دین باید همراه با پیشرفت عقل و علم بشری پیش برود مثلا اگر جوامع بشری را به مسافرانی تشبیه کنیم که به سوی مقصدی  به پیش می روند و ادیان الهی را به پرچم یا نشانی که هدف انسان ها هستند، نمی توان متصور شد که بشر بعد از رسیدن به این پرچم از آن پیشی بگیرد و دیگر تنها و بدون هدایت گر یا مقصد رها شود اینگونه است که یکی از تعالیم حضرت بهاءالله این است:
"عالم محتاج نفثات روح القدس است"
بهاییان معتقدند همه چیز را خداوند خلق کرده او انسان را خلق نمود و در او به صورت و مثال خود تجلی نمود و چون او آفریننده ما است، از درک خداوند با فکر خود عاجزیم چون محدود درک غیر محدود نمی کند... حضرت بهاءالله در این باره به ما می آموزند که علت آفرینش انسان عشق خداوند به انسان بوده پس با انسان عهد و پیمانی بست که تا ابد ادامه دارد ...بر طبق این عهد و پیمان الهی خداوند با انسان عهد بست که هیچ گاه او را تنها نمی گذارد و هر از چندی به اراده خود مقصد خویش را توسط یکی از مظاهرش به بشر می آموزد... مظاهر ظهور الهی مربیان جهان هستند ، آنان به ما می آموزند که چگونه طبق اراده الهی زندگی کنیم و به سعادت حقیقی فایز شویم. از جمله مظاهر ظهور : کریشنا، موسی، زرتشت، بودا، مسیح، محمد و البته باب و بهاءالله برای این عصر می باشند.
هر پیمانب دو طرف دارد که هر طرف قول می دهد در آن به نحو مشخصی عمل کند... در عهد و پیمان الهی همیشه خداوند به نقش خود که ظهور مظاهرش در بین انسان ها بوده، عمل نموده. اما ما چگونه می توانیم مطمئن شویم که نقش خود را در این عهد و پیمان عظیم ایفا کرده ایم؟
عهد و میثاق الهی از ما می خواهد تا مظهر ظهور الهی را بشناسیم و به اراده او تسلیم شویم...
آیا اقوامی که یشارت ظهور حضرت موسی را شنیدند و به ایشان شک کردند به این عهد و پیمانشان با خداوند پایدار بودند؟
آیا اقوامی که بشارت ظهور حضرت عیسی را شنیدند و دیدند اما در نهایت ایشان را مصلوب ساختند، به عهد و پیمانشان پایدار بودند؟
آیا اقوامی که حضرت محمد را دیدند یا بشارت ظهورش را شنیدند ولی به ایشان کفر ورزیدند، به عهد و پیمانشان با خداوند پایدار ماندند؟
باید به خاطر داشته باشیم که هدف از خلقت ما شناسایی و عبادت خداوند است، این منظور را در بسیاری از آثار حضرت بهاءالله می بینیم که نماز صغیر(یکی از نمازهای سه گانه بهایی) یکی از مهمترین آنهاست:


“أَشْهَدُ يا إِلهيْ بِأَنَّکَ خَلَقْتَنيْ لِعِرْفانِکَ وَ عِبادَتِکَ * أَشْهَدُ فی هذَا الْحيْنِ بِعَجْزيْ وَ قُوَّتِکَ وَ ضَعْفيْ وَ اقْتِدارِکَ وَ فَقْريْ وَ غَنائِکَ * لا إِلهَ إِلَّا أَنْتَ المُهَيْمِنُ القَيُّومُ.”
مضمون آن به فارسی چنین است:
“خداوندا گواهی می دهم که مرا خلق فرمودی تا به شناسائیت فایز گردم و تو را عبادت کنم. گواهی می‌دهم در این حال به عجز خود و قوت تو و ضعف خود و اقتدار تو و فقر خود و بی نیازی تو گواهی میدهم. جز تو خدای مقتدر و مهیمن نیست”


در برنامه آیین بهایی


۱۳۹۳ دی ۳۰, سه‌شنبه

نگاهی اجمالی به آیین بهایی

فقط چند سؤال ساده : 

آیا برای یافتن حقیقت نباید همیشه به دنبال سر منشاء هر چیزی باشیم؟
آیا می توان برای هر دردی از اعضای بدن همیشه به یک پزشک مراجعه کرد؟
آیا می توان برای تحقیق در مورد علم فیزیک با وجود فیزیک دان از یک روان پزشک کمک گرفت؟

نگاهی اجمالی به آیین بهایی

دیانت بهائی جوان ترين دين از اديان مستقلّ جهان و دومین دین گسترده جهان بعد از مسیحیت است. استمرار اديان از اصول اين آئين است زيرا در هر زمان، مقتضيّات جامعۀ بشری تغيير می كند و آئينی جديد مطابق با مقتضيات و نيازهای جهان و جهانيان ظاهر می گردد. بهائيان معتقدند حضرت بهاءالله، بنيانگذار دیانت بهائی (۱۸۱۷- ۱۸۹۲) جديدترين فرستادۀ الهی در سلسله پيامبران الهی مانند حضرت ابراهيم، موسی و بودا و زردشت و مسيح و بالاخره حضرت محمّد هستند.
محور تعاليم بهائی وحدت عالم انسانی است يعنی وقت آن آمده که بشر از هر قوم و نژادی به يگانگی رسند و همه در ظلّ يک جامعۀ جهانی درآيند. حضرت بهاءالله فرموده اند که خداوند بيمانند نيروهایی را در جهان به کار گماشته تا آنچه را که بر حسب سنّت های پيشين سبب طبقه بندی کردن انسان ها بر اساس اختلاف قومی، طبقاتی، دینی و ملّی شده از ميان بردارد. مهم ترين چالش پیش روی بشرپذیرفتن اصل یگانگی و تلاش در راه اتّحاد و اتّفاق اهل عالم است.
يکى از اهداف آئين بهائی کمک به امکان پذیر شدن این وضعیت است. یک جامعۀ جهانی مرکب از پنج میلیون بهائی از اکثر ملل و نژادها و فرهنگ های کرۀ زمین در تلاشند تا تعالیم حضرت بهاءالله را عملی سازند. تجربه ای که بهائيان در اين راه کسب کرده اند سبب تشويق کسانی است که همین راه را می پويند و نوع انسان را اعضای يک خاندان و کرۀ زمين را يک وطن می دانند.

بیست و یک دقیقه ویدیو در باره آیین بهایی: